سلامَلِکُم 🙂
دوره علوم پایه که به پایان رسید، تقریبا با فاصله دو روز دوره فیزیوپاتولوژی با کورس ریه و بیماری های تنفسی آغاز شد.
خب ما اولین دوره ورودی کرونایی دانشگاه ها و اولین کنکوری های کرونایی بودیم و شاید همین موضوع دلیلی بود بر اینکه من و اشخاصی مثل من که همراه و آشنای مسیر نداشتیم کمی مبتدی تر از بقیه دوستان مان در دوران دانشجویی بودیم…
کاری ندارم به اینکه گاها حتی خیلی از دانشجویان برتر در دانشگاه هم تمرکزی بر مطالب مطرح شده در کلاس های درس ندارند و به قولی توقع شان را از سطح آموزشی در دانشگاه به حدی پایین آورده اند که گویی قرار است تماماً قائم به ذات این دوران را به پایان برسانند و با همین استدلال عمده انرژی خودشان را بر سیستم آموزشی تالیفی خودشان می گذارند.
ولی همواره این سوال در ذهنم بوده و هست که چه باید کرد که در دوران دانشگاه هم بتوانیم مثل دوران دبیرستان با حفظ تمرکز و انرژی بالا سر کلاس های درس حاضر شویم و نکات را بیاموزیم و به این روش عبور از مسیر یادگیری خودمان رو تسهیل کنیم…
بالاخره بعد از یک هفته تصمیم گرفتم ایده هایی که آزمون و خطا کردم و همینطور ایده هایی که از دوستان و اساتیدم شنیده ام را به صورت یک مقاله اینجا یادداشت کنم و آن را با شما هم به اشتراک بگذارم…
هم به عنوان مشق و یادآوری برای خودم و هم برای ایده گرفتن شما دوست عزیز نادیده…
البته باید پیش از آغاز از همکلاسی خوبم، خانم ترنم صابری هم بابت همراهی شان در نگارش این مقاله تشکر کنم.
خب، برویم سراغ ایده ها!
اسم راهکار و توصیه را روی صحبت هایم نمی گذارم چرا که راهکار و توصیه را بیشتر زمانی می شود اعلام کرد که خود شخص یا دانش مبسوطی در آن زمینه خاص داشته باشد و یا تجربه غنی و کاملی در اجرای آن راهکار ها…
پر واضح هست که بنده هیچ کدام از این شرایط را ندارم پس صرفا در حد گرفتن دیدگاه می توانید روی این عناوین حساب کنید.
۱. مواظب اکسیژن، گلوکز و آب باشید!
شاید خیلی واضح باشد، خصوصا برای دانشجوی پزشکی که اگر با افت قند خون سر کلاس حاضر شود و یا سطح آب بدن اش کاهش یافته باشد قطعا می تواند تاثیر منفی ای بر روی عملکرد تحصیلی او بگذارد…
اما اتفاقا خود من و بعضی از دوستان و همکلاس هایم هستیم که همواره بدون صرف صبحانه و همینطور آب کافی سر کلاس درس حاضر می شویم…
طبیعی است که یاد هم نمی گیریم!
طبیعی است که تمرکز مان زود به هم می ریزد!
طبیعی است که سخت می توانیم یک جا و آرام بنشینیم و دائم کلافه هستیم…
موضوع دیگری هم که مهم است، اکسیژن هست.
منطقی است که اینجا توصیه ای در رابطه با ورزش مداوم ارائه شود ولی با توجه به اینکه این موضوع قرار است در long term جواب بدهد و نه برای امروز و فردا، توصیه می کنم حداقل اگر مثل من ورزشکار هم نیستید سعی کنید در کلاس کنار پنجره بنشینید و یا حداقل در محلی از کلاس که تراکم کمتری از جمعیت و به تبع اکسیژن بیشتری دارد!
البته کنار پنجره نشستن هم ریسک های خودش را دارد و خیلی نمی شود رویش قسم خورد!!!
می دانید چه می گویم! نه؟
۲. یک برگه کاغذ جدا از دفتر!
اگر عادت به نوشتن دارید و سر کلاس از نکات کلاس نوت بر می دارید بسیار عمل پسندیده ای است و عملا شما را می توان در طبقه گلی از گل های بهشت جا داد.
اگر هم به امید جزوه و کتاب و خواندن بعد از کلاس هستید، مثل بنده، توصیه می کنم حتما حتی اگر شده یک هفته امتحان کنید و سر کلاس active learner باشید…
اما علاوه بر دفتری برای نوشتن نکات توضیحی استاد، خصوصا اگر ذهن تان مثل بنده اتوبان است و هر فکری هر وقت بخواهد سرش را زیر می اندازد و یا الله ای می گوید و می آید داخل توصیه میکنم یک تکه کوچک از کاغذ برای نوشتن فکر ها و کار هایی که سر کلاس درس! به ذهن تان می آیند همراه خودتان داشته باشید و افکار مشوّش تان را با آن مرهمی ببخشید.
۳. هر کجا از بحث دور شدید، لطفا همان لحظه برگردید…
قطعا نمی توان از حواس پرتی آن هم در مدت دو ساعته کلاس در امان بود ولی لطفا هر موقع که در افکارتان در مورد آرایش غلیظ همکلاسی جدید تان یا کیفیت پایین غذای سلف سرویس دانشگاه غرق شدید و ناگهان فهمیدید که چند دقیقه ای است که در جریان کلاس حضور ندارید، همان لحظه حواس تان را جمع کنید و سعی در اتصال ادامه مطلب به آخرین مطلبی که در ذهن تان هست بکنید.
خود من خیلی وقت ها بعد از گذشته سی دقیقه به این بهانه که یک دقیقه حواسم پرت بوده، خودم را راضی می کنم که بقیه زمان کلاس را هم به فنا بدهم!
با تشکر از خودم…
۴. اما پیشنهادهای ترنم:
الف) قبل از هر کلاس سعی کنید مطلب آن روز را بخوانید!
نه در حد مسلط شدن که در حد ایجاد ساختار و قابی برای چیدن مطالب و کریستال های یادگیری تان در زمان کلاس در آن…
خصوصا در فیزیوپات که عملا تهاجم علمی اساتید به ذهن دانشجو هست و شما چاره ای بجز آموختن تعداد بیشماری از عناوین و اصطلاحات در یک دوره محدود ندارید، بهتر است حداقل قالب اصلی داستان را خودتان چیده باشید و در کلاس تا جایی که می توانید جزئیات بحث را در این قالب جای بدهید.
ب) اکتیو بودن هم یکی از مهم ترین فاکتور های موثر بر داشتن تجربه خوب یادگیری در کلاس محسوب می شود.
منظورمان از اکتیو بودن هم از لحاظ ذهنی است و هم از لحاظ فیزیکی. مسلما صاف نشستن و به جلو متمرکز بودن خیلی سخت تر از خمیدن روی بغل دستی و رویا دیدن است و همینطور شرکت در بحث های کلاسی و ارائه پاسخ به سوالات استاد، حتی به غلط 🙂 خیلی سخت تر و البته مفیدتر و کاراتر از پچ پچ کردن در گوش بغل دستی است…
یادداشت برداری را هم که اصلا نگویم چقدر مفید است!
یکی از دلایلی که در این زمینه با ترنم مشورت کردم سبک خاص یادداشت برداری اش بود.
در یک دفتر A 4 نقطه ای با رسم شکل و نمودار و…
۵. اگر کار مهم تری دارید و استاد حضور غیاب نمی کند و می دانید که قرار نیست به درس گوش بدهید! تبریک می گویم شما آزاد هستید!
همیشه بابت توصیه های خلافکارانه سرزنش می شوم ولی این را هم نمی توانم نگویم، چون خیلی وقت ها پیش می آید که با وجود اینکه می دانیم سر کلاس هیچ خبری نیست، خودمان را به زور سر کلاس می نشانیم و ژست شاگرد های متمرکز را هم می گیریم و دو ساعت از وقت خودمان را هم با فکر به اینکه برای ناهار چه غذایی سفارش بدهیم که باحال تر باشد رسما و علنا دود می کنیم در هوا!
خب، نرویم بهتر نیست!؟
البته شرط های این نرفتن را هم گفتم!
۶. خواب شب خیلی مهم هست، توصیه ای به خودم!
شاید بگویم هر موقع که شب کلاس به خوبی خوابیده ام بصورت تصاعدی عملکرد بهتری از حیث یادگیری سر کلاس داشته ام.
البته شاید دلیل اینکه اینقدر شفاف می توانم به یاد بیاورم این باشد که جمعا بیست بار این چنین حالتی رخ داده که شب را درست و شبیه آدمیزاد بخوابم.
پس در کل بهتر است اگر واقعا برای درسی ارزش قائل هستید و می خواهید راندمان خوبی در کلاس داشته باشید، استراحت شبانه تان را جدی بگیرید.
۷. موبایل را از جلوی چشم تان قایم کنید!
همین! قایم کنید!
۸. به سوال برسید و بعد از کلاس دنبال جواب سوال ها باشید.
قطعا تعداد کمی از دانشجو ها هستند که بتوانند در زمان کلاس درسی به طور کامل محتوای ارائه شده توسط استاد را فرا بگیرند ولی اگر بخواهیم به یک مدل برسیم که با آن بتوانیم یادگیری را کمی فراتر از کلاس درس ادامه بدهیم، شاید طرح سوال و ایجاد چالش مهم ترین و راهگشا ترین روش باشد.
اینکه همزمان با تدریس استاد بتوانید در مورد موضوعات گنگ و غیر قابل فهم سوالاتی طرح کنید و حال یا از استاد پاسخ آن سوال را استعلام کنید یا اینکه خودتان در منابع به دنبال پاسخ باشید…
به عبارتی فرصت یادگیری کریستالی را هرچه بیشتر برای خودتان مهیا کنید!
بقیه اش را شما بگویید:
چه کنیم که بیشترین یادگیری را در کلاس درس داشته باشیم؟؟؟
فدایتان، محمد حسام سوف باف سرجمعی